تحلیل بر روند اوضاع غزه در نبرد 22 روزه حماس و اسرائیل

تحلیل بر روند اوضاع غزه در نبرد 22 روزه حماس و اسرائیل

در تابستان سال 2006 میلادی، با خاتمه جنگ 33 روزه حزب‌الله و اسرائیل، جنبش شیعی حزب‌الله لبنان نه تنها در داخل این کشور، که در سراسر جهان عرب به نماد مقاومت در برابر قدرت نظامی اسرائیل مبدل شد و اعتبار نظامی رژیم اشغالگر قدس را زیر سؤال برد. زمامداران صهیونیست، تجربه جنگ 33 روزه لبنان که نتیجه‌ای جز تحقیر توان نظامی اسرائیل و سرشکستگی برای آنان نداشت را فراموش نکرده‌اند.

 

واگذار نمودن حاکمیت باریکه غزه به تشکیلات خودگردان فلسطین و خلع ید از حماس در غزه یکی از اهداف راهبردی اسرائیل در تهاجم به غزه می‌باشد که در حال حاضر وارد هفته چهارم خود گردیده و پس از اجرای حملات گسترده هوایی که به عنوان شدیدترین حملات هوایی طی دهه‌های اخیر نام برده شده است، جنگ را وارد فاز دوم یا زمینی نموده است. در این تهاجم وحشیانه که مرور اخبار رویدادهای آن، دل هر انسانی را به درد می‌آورد، سران اسرائیل امیدوارند تا با حصر طولانی مدت نوار غزه و اعمال فشارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بر حماس و متعاقب آن تحمیل جنگ همه جانبه بر غزه‌نشینان، آنان را نسبت به عملکرد حماس در تمام زمینه‌ها ناامید ساخته و مردم تحت محاصره طولانی مدت غزه را به نافرمانی‌های مدنی منجر به عدم حمایت از حماس ترغیب و زمینه را برای تداوم رهبری توسط تشکیلات خودگردان فلسطین در این منطقه فراهم سازند.

 


می‌توان جنگ در غزه را بازتاب عملی نگاه دولت جدید آمریکا در قبال بحران خاورمیانه تلقی نمود. تا قرار گرفتن باراک اوباما در کاخ‌سفید چند ساعتی بیش نماینده است و او به هنگامی در مسند قدرت قرار خواهد گرفت که در گذشته هم، بیل کلینتون، وارث آنچه شد که از بوش پدر به او رسیده بود. خاورمیانه در پی این فعل و انفعالات، تحولاتی دیگر به چشم خواهد دید، آنچنان که همواره اینگونه بوده است. در حملات اخیر اسرائیل به غزه آنچه بیش از همه موب حیرت می‌گردد، عدم توانایی این رژیم در پوشش ضعف‌های ساختار در درون رژیم و نیز ضعف‌های اساسی در بنیه نظامی خود می‌باشد. رژیمی که در طول سالیان اخیر دائماً سیر افولی را طی نموده و حضیض آن را جهانیان در مقابله با حملات حزب‌الله لبنان در تابستان 2006 میلادی نظاره‌گر بوده‌اند، ارتشی بدون ادعا و به بیان واضح‌تر، بدون برخورداری از فناوری روز، توانست در نبردی 33 روزه شکست سختی را به اسرائیل در مقام چهارمین ارتش مدرن دنیا تحمیل نماید، ارتشی که توانسته بود در 2 جنگ بزرگ، با شکست چندین کشور عربی دارای جمعیت‌های میلیونی و منابع قابل توجه مالی و تسلیحاتی، موجودیت نامشروع خود را برای چند دهه در منطقه حفظ نماید.
اکنون، رژیم اسرائیل با باریکه‌ای به مساحت 365 کیلومتر مربع و انبوهی از معضلات سیاسی و نظامی مواجه شده است که می‌توان در این باره ادعا نمود: «اسرائیل در باتلاق غزه گرفتار شده است.»
آنچه در این مقوله می‌تواند مورد بررسی و کنکاش واقع گردد و به بیانی روشن‌تر، نقش مقاومت را در مقابل برتری فناورانه دشمن اسرائیلی مشخص نماید نوع جنگ یا روش دفاع از تمامیت ارضی توسط فلسطینیان می‌باشد. تصور اینکه ارتش قدرتمند اسرائیل در ساقط نمودن مقاومت غزه نشینان و حماس هنگامی که جنگ پس از وارد شدن به چهارمین هفته خود متوقف شده است، ناکام مانده باشد، شاید از دید برترین استراتژیست‌ها و نظریه‌پردازان نظامی هم تصوری عبث و بیهوده به نظر می‌رسید، اما این حقیقی است که جریان دارد و هر چند اطلاعات در دسترس ورای آنچه که از طریق رسانه‌ها، شبکه‌های مختلف خبری و اینترنت در اختیار قرار گرفته نمی‌باشد، اما می‌تواند مبنای تجزیه و تحلیل مناسبی را در این ارتباط فراهم ساخته و نقش تشکل‌ها را در دفاع شهری و عینیت یافتن دفاع در مقوله جنگ شهری تا حدی که پیشرفته‌ترین ارتش‌ها هم قادر نباشند با انبوهی از سلاح و تجهیزات فوق مدرن، مقاومت شهرها را در هم شکنند، به خوبی روشن می‌کند.

تفاوت غزه با لبنان:
تجربه جنگ 33 روزه جنبش شیعی مذهب حزب‌الله لبنان با اسرائیل، تجربه‌ای فراموش نشدنی و تحقیرآمیز برای سردمداران اسرائیلی بوده است. چهارمین ارتش بزرگ دنیا طی یک نبرد 33 روزه آنچنان شکستی را تجربه نمود که با مرور زوایای مختلف این شکست بزرگ و پس از قریب 2 سال و چند ماه از خاتمه جنگ 33 روزه اقدام به تکرار جنگی مشابه آن در باریکه غزه نمود تا سران اسرائیل با هدف جدا نمودن مردم از حماس و کمرنگ نمودن نقش این جنبش در تعیین سرنوشت مردم فلسطین امیدوار باشند با پیروزی در جنگ غزه و تشدید آن از طریق فاز زمینی، به اهداف سیاسی خود نائل گردند. اما مقایسه دو جنگ کوتاه مدت حزب‌الله لبنان و حماس با اسرائیل بیانگر وجود تفاوت‌هایی عمده و اساسی در ماهیت هر یک از آنها می‌باشد.
در طول جنگ 33 روزه لبنانی‌ها با استفاده از مرزهای گسترده خود، از نظر امکانات اولیه هم چون آب سالم آشامیدنی، برق، سوخت و مواد غذایی در مضیقه قرار نداشتند، اما غزه از این بابت در تنگنا قرار دارد و با قرار گرفتن در محاصره کامل حتی امکان ورود خبرنگاران جهت پوشش خبری تحولات میسر نبوده است. این محدودیت و به ویژه قرار گرفتن در محاصره کامل، لزوم آمادگی شهرها در دفاع و آماده شدن برای یک جنگ تمام عیار را بیان می‌نماید و به عبارتی واضح‌تر مشخص می‌گردد که غزه‌نشینان حتی در طول دوران محاصره طولانی مدت خود نیز از اجرای اقدامات و ابتکارات بومی شده دست برنداشته و قادر بوده‌اند با استفاده از پتانسیل‌های موجود و ظرفیت‌های خاص خود که در چنین شرایطی، انگیزه مضاعفی را برای دفاع از موجودیت خود ایجاد می‌نماید دشمن را در دسترسی به اهداف ناکام نمایند.

مراحل جنگ:
فاز اول جنگ:
با دریافت چراغ سبز صهیونیست‌ها از پایتخت‌های سر سپرده عربی، سرکوب غزه‌نشینان در واپسین روزهای سال 2008 میلادی و با هدف حذف حماس از صحنه مقاومت فلسطینی‌ها آغاز شد.
در مراحل اولیه تهاجم هوایی که می‌توان آن را به عنوان شدیدترین حملات طی دهه‌های اخیر محسوب نمود. بیش از 500 تن شهید و بالغ بر 2200 نفر زخمی گردیدند و با عبور اسرائیل از این مرحله، عملاً راه کارهای شروع حمله زمینی برای ادامه تهاجم به غزه مورد بررسی قرار گرفت.
8 روز پس از تهاجم هوایی، توپخانه ارتش اسرائیل نواحی شمالی و جنوبی آن را مورد آتش‌باری قرار داد و آغازگر تهاجم زمینی ارتش اسرائیل از طریق بمباران سرزمین‌های فلسطینی «بیت حانون» و «جبالیا» در شمال و «خان یونس» در جنوب نوار غزه گردید و به صورت همزمان اقدام به جابجایی‌های تانک‌های خود به سوی نوار غزه نمود.
فاز دوم جنگ:
با استقرار گردان‌های زرهی و استمرار آتش‌باری توپخانه، حملات اسرائیل علیه غزه در پایان دومین هفته موجب شهادت 800 نفر و زخمی شدن 3000 نفر از مردم غزه گردید. صهیونیست‌ها در این فاز از عملیات خود تلاش نموده‌اند ارتباط مناطق شمالی و جنوبی باریکه غزه را با شهر غزه و حومه‌اش در مرکز قطع کنند و بر همین مبنا عملیات زمینی گسترده‌ای را در کریدور شمالی و جنوبی شهر غزه آغاز نمودند. بصورت همزمان با تحرکات نیروهای زمینی و یگان‌های زرهی ارتش صهیونیستی در منطقه، جنگنده‌های رژیم اسرائیل نسبت به بمباران گسترده شهر غزه و سایر مراکز جمعیتی باریکه غزه اقدام نموده و آتش‌باری زمینی بر این مناطق را تداوم بخشیدند.
در طول این مدت مناطق مسکونی در غزه و سایر شهرک‌های این باریکه به واسطه حملات سنگین صهیونیست‌ها به مخروبه‌هایی تبدیل شده‌اند که با توجه به قطع تمام راهها خصوصاً قطع ارتباط تلفنی، اطلاع‌رسانی از وضعیت مردم به خوبی جریان نداشته است و به واسطه عدم امکان تخلیه اجساد بجا مانده در زیر آوارها، شیوع بیماری‌های واگیردار افزایش یافته است.
در این مرحله، جنگ در حومه شهرک‌ها که با تلاش صهونیست‌ها برای پاک‌سازی مناطق صورت گرفته است وارد فاز تازه‌ای گردیده که موجب آن شده است، رزمندگان فلسطینی در مقابله با این تهاجم حملات موشکی خود را به مناطق مسکونی در سرزمین‌های اشغالی تشدید نمایند و مقر نظامیان اسرائیلی را مورد اصابت قرار دهند.
صهیونیست‌ها مقارن با تعطیلات سال نو مسیحی عملیات علیه غزه را به مرحله اجرا درآورده‌اند و با اعلام نمودن باریکه غزه به عنوان منطقه بسته نظامی، اطلاع‌رسانی توسط خبرنگاران بواسطه عدم مجوز حضور آنان بسیار محدود گردیده است و به موازات آن نیز به علت قادر نبودن گروه‌های امدادرسان، امکان پشتیبانی از مصدومان، مجروحان میسر نبوده و تخلیه اجساد کشته شدگان هم براساس رویه‌های معمولی جنگ انجام نشده است.
با گذشت 3 هفته از آغاز تهاجم اسرائیل به غزه، اما، رژیم اسرائیل به این نتیجه رسیده است؛ عملیات نظامی که به صورت عملیات مشترک هوایی، دریایی و سپس زمینی به مورد اجرا گذاشته شده است توفیق قابل ملاحظه‌ای در قبال سرمایه‌گذاری انجام شده در پی نداشته است، زیرا همانگونه که پیشتر بیان شد، ارتش اسرائیل با در اختیار داشتن مجهزترین سلاح و فناوری روز نظامی و قرار داشتن در رده چهارم ارتش‌های مدرن دنیا، قادر به شکست جنبش حماس در غزه نبوده و گذشت زمان هر روز عرصه را بر این رژیم تنگتر خواهد نمود. زیرا هم از نظر رویکرد جنگی خود در قبال دشمن به مراتب ضعیف‌تر و به بیانی روشن در نبردی ناهمگون (نامتقارن ـ ناهمتراز) به بن‌بست خورده است و هم قادر نبوده است نسبت به اقناع افکار جهانی با توجه به حجم عملیات انجام شده و به ویژه تخریب گسترده باریکه غزه و کشتار تعداد زیادی از غیرنظامیان به ویژه کودکان و زنان بی‌دفاع، پاسخی قانع کننده، در خور توجه و قابل توجیه ارائه نماید. مقایسه جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1973 میلادی نشان می‌دهد طرفین درگیر در طول این جنگ تلفات و ضایعاتی به شرح زیر داشته‌اند:

ضایعات   

اعراب    

اسرائیل

کشته    

13000 نفر

2500 تا 5000 نفر

زخمی    

23000 نفر

6400 نفر

اسیر   

8640 نفر

300 نفر

ادوات زرهی انهدامی و به یغما رفته

2230 دستگاه

400 دستگاه

هواپیما    

450 فروند

135 فروند



     
    
    
        
     

یعنی اسرائیل موفق شده بود در نبردی همزمان با چند کشور قدرتمند عربی، ضمن وارد آوردن تلفات و ضایعات سنگین، با تلفات و ضایعات کمتری در جنگ مواجه شود، اما آمارهای انتشار یافته در طول 3 هفته اخیر بیانگر آن است که فلسطینیان در جنگ غزه با اتخاذ تدابیری اینگونه در مقابل حملات همه جانبه گسترده اسرائیل مقاومت نموده‌اند و این تدابیر موجب بروز تلفات و ضایعات زیادی در قیاس سطح طرفین درگیر به اسرائیل وارد نموده است:
1.    آنها خط دفاعی ثابت و یا قابل پیش‌بینی برای اسرائیلی‌ها مشخص ننموده‌اند، این امر سبب شده است که اسرائیلی‌ها نتواننند از آتش انبوه و متمرکز هوایی و توپخانه خود علیه نیروهای گسترش یافته حماس استفاده کنند و به بیان دیگر، "اجرای غیرتمرکزی عملیات دفاعی" توسط حماس موجب سردرگمی و ابهام اسرائیلی‌ها در حمله گردیده است. آنها حمله به صورت کور را در دستور کار خود قرار داده  و با این عمل اقدام به بمباران و آتش‌باری وحشیانه اهداف غیرنظامی نموده‌اند.
2.    با رعایت و اختفاء و بهره‌مندی کامل از محدودیت‌های ایجاد شده در شهر برای نیروی مهاجم، به ویژه در مناطق مسکونی و پرجمعیت، امکان کسب اطلاعات را به دشمن نداده‌اند.
3.    استفاده منطقی از سیستم‌های فرماندهی و کنترل و به ویژه قرار گرفتن در سکوت محض رادیویی و استفاده از وسایل بومی شده و ابتکاری و سنتی در امر پیام‌رسانی همانند پیک موتوری، نامه‌بر و .... سامانه‌های پیشرفته و هوشمند دشمن اسرائیلی را عقیم نموده است.
4.    با استفاده از موتورسیکلت و عوامل محلی به سرعت اقدام به ربایش زخمی‌ها و مجروحان اسرائیلی که در صحنه درگیری‌ها بجا مانده، می‌نمایند که این امر تأثیر روانی نامطلوب بر سربازان اسرائیلی داشته و در عوض موجب افزایش روحیه رزمندگان و غزه‌نشینان شده است.
5.    با استفاده از موتورسیکلت، قابلیت تحرک و جابجایی آنان تا حد زیادی افزایش یافته و علاوه بر آن تفکیک تیم‌های عملیاتی به سطوح کوچک‌تر موجب ایجاد سرعت عمل بیشتر در عملیات دفاعی گشته است.
6.    از تیراندازان ویژه و تک‌تیراندازان حداکثر استفاده به عمل آمده و از این طریق دشمن را به ستوه آورده‌اند. این امر از نظر روانی تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر سربازان دشمن نموده است.
7.    با استفاده از فناوری‌های بومی شده و موشک‌های ضدزره که قادر است تا عمق 5/1 متر در زره نفوذ کند، تاکنون موفق شده‌اند تعداد قابل توجهی از ادوات زرهی، نفربرها، و تانک‌های دشمن را نابود سازند.
8.    در پدافند عامل هوایی با استفاده از موشک‌های دوش‌پرتاب که بعضاً فناوری آنها بومی است، موفق شده‌اند تعدادی از بالگردهای دشمن اسرائیلی را ساقط نمایند.
9.    با توجه به مسدود بودن راه تدارکات آمادی، نسبت به افزایش برد موشک‌های دست‌ساز و ابتکاری (بومی شده) موفق شده‌اند با شلیک روزانه 30 تا 70 فروند موشک سبک، شهرهای اسرائیلی نشین و پایگاه‌های نظامی آنان را تا عمق 15 کیلومتری تل‌آویو مورد هدف قرار دهند.
10.    با استفاده از شیوه‌های فریب، با ملبس شدن به لباس نظامیان اسرائیلی و بستن مواد منفجره، خود را به خطوط مقدم اسرائیلی‌ها رسانیده  و به وسیله عملیات استشهادی تعدادی از سربازان اسرائیلی را به هلاکت رسانیده‌اند.
11.    بوسیله ایجاد رزم‌گام‌های متناسب شهری در مسیرهای منتهی به عمق شهرک‌ها و شهر غزه و از طریق تعبیه مواد انفجاری و تله کردن آنها در ساختمان‌های واقع در مسیرهای منتهی به مراکز حساس، سربازان نفوذکننده به عمق را غافلگیر نموده و با ایجاد انفجار و وارد آوردن تلفات موجب عقب‌نشینی و فرار آنان شده‌اند.
12.    قادر بوده‌اند با استفاده از تاکتیک‌های رزم نامنظم از خطوط تهاجمی در منطقه جبل‌الکاشف عبور نموده و در عقبه و منطقه پیاده شده اقدام به تاخت به عقبه دشمن نموده و خودروهای زرهی و تانک‌های اسرائیلی‌ها را منهدم نمایند.
آنچه می‌توان براساس گزارشات دریافتی نتیجه‌گیری نمود این است که:
الف ـ رسانه‌های صهیونیستی با اشاره به ترس و وحشت فوق‌العاده نظامیان رژیم اسرائیل در غزه می‌نویسد:
«این افراد دائماً کلماتی مانند نیروهای شهادت‌طلب و خانه‌های بمب‌گذاری شده را تکرار می‌کنند.»
رسانه‌های اسرائیلی این جنگ را با جنگ ویتنام مقایسه نموده‌اند.
ب ـ برخی از رسانه‌های رژیم صهیونیستی، اعترافات بعضی از نظامیان صهیونیست را که در جنگ غزه حضور دارند فاش نموده و ابعادی از ترس و وحشت آنها در رویارویی با عناصر شهادت‌طلب نیروهای مقاومت را نشان داده و اعلام کرده‌اند که نظامیان اسرائیلی به دلیل ترسی که از این جنگ دارند، آن را با جنگ ویتنام مقایسه می‌کنند.
پ ـ خبرنگار نظامی روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» با بیان حقایقی از نظامیان حاضر در مناطق اطراف غزه گفت که آنها با تکرار این سخنان همیشه سنگر گرفته‌اند و جرأت پیشروی ندارند و دائم می‌گویند: نیروهای مقاومت شهادت طلبد، موتور سیکلت‌های مخصوص ربایش، آتش تک تیراندازها، خانه‌های بمب‌گذاری شده و شبکه به هم پیوسته تونل‌ها در انتظار ماست. برابر همین گزارش، پس از گذشت 2 هفته از آغاز حملات زمینی، نیروهای اسرائیلی هنوز در تانک‌های خود مستقر هستند و جرأت بیرون آمدن از آنها را ندارند و تانک‌های آنان نیز همچنان در محورهای اصلی متوقف مانده‌اند و نمی‌توانند حتی یک متر هم پیشروی کنند.
ت ـ یکی از افسران حاضر در درگیری‌ها نیز در تشریح این جنگ به خبرنگار «یدیعوت آحارونوت» می‌گوید: که جنگ حقیقی با یک ارتش نظامی در جریان است. ما بسیاری از ابزار و لوازم جنگ و بمب‌ها و تونل‌های مخصوص عبور را می‌بینیم. تعداد بسیاری از ابزار و لوازمی که برای عملیات شهادت‌طلبانه به کار می‌روند به چشم می‌خورد مانند: موتور سیکلت‌هایی که برای ربایش از آنها استفاده می‌شود. این افسر صهیونیست با اشاره به اینکه درگیری‌ها در فاصله چند متری نیروهای مقاومت ادامه دارد می‌افزاید: آنها تلاش زیادی برای از بین بردن نظامیان اسرائیلی انجام می‌دهند، به عنوان مثال: یکی از آنها با بستن کمربند انفجاری و در حالی که لباس نظامی اسرائیلی‌ها را پوشیده بود به سمت نیروهای اسرائیلی دوید و خود را منفجر کرد، آنها خود را در داخل تونل‌ها مخفی می‌کنند و سربازان اسرائیلی را به درون آن می‌کشند، این نیروها، دام‌های زیادی برای کشاندن نظامیان اسرائیلی و اسیر کردن آنها به کار می‌بندند.
ث ـ دیشب (24/10/87)، گردان‌های قسام با عبور از خط و اجرای کمین در منطقه جبل‌الکاشف تعدادی از خودروهای زرهی و اسرائیل را منهدم نموده و دور جدیدی از تهاجم را آغاز کردند. همچنین، گردان‌های صلاح‌الدین با بکارگیری روش‌های ابتکاری تانک‌های اسرائیلی را غافلگیر نموده و ظرف روز گذشته توانستند نزدیک به 15 دستگاه تانک آنها را منهدم نمایند.

تجزیه و تحلیل کلی:
جنگ شهری می‌تواند در دراز مدت به نفع نیروهای حماس و در مقابل موجب شکست اسرائیل همانند شکست تحقیرآمیز این رژیم در جنگ 33 روزه با حزب‌الله لبنان گردد.
در یک جنگ تمام عیار شهری که اکنون وارد چهارمین هفته خود شده است، ارتش مجهز اسرائیل با استفاده از تمام توان نظامی خود نسبت به منطقه درگیری (حداکثر 360 کیلومتر مربع) در باتلاقی گرفتار شده است که راهی برای استخلاص خود از آن نمی‌جوید. به درازا کشیدن طول مدت نبرد، امکان ایجاد توسعه وضعیت در نبرد شهری را برای حماس و غزه‌نشینان در پی خواهد داشت و آنان را قادر خواهد ساخت، تنها پس از 2 سال و نیم از شکست قبلی اسرائیل در جنگ 33 روزه لبنان، شکست تحقیرآمیز دیگری را به این رژیم تحمیل نمایند و آنچنان که طولانی شدن مدت جنگ در ویتنام و عراق نیز سرنوشتی مشابه را برای آمریکا و نیروهای نظامی‌اش به ارمغان آورده است.
شیوه جنگیدن حماس و مردم غزه این درس بزرگ را به جهانیان دارد که در سایه وحدت و پایمردی و با تکیه بر ارزش‌های هر مکتب به ویژه مکتب انسان‌ساز اسلام می‌توان در مقابل یاوه‌گویان و زورمداران استقامات و پایمردی نمود. آنگونه که فلسطینی‌ها به سایرین آموختند، شاید اگر این جنگ زودتر از تهاجم آمریکا به عراق در سال 2003 میلادی صورت گرفته بود سربازان عراق هم می‌توانستند درسی بزرگ از فلسطینی‌ها فراگیرند. درسی به نام مقاومت، مقاومتی که با استفاده از ارتش مجهز عراق می‌توانست طومار آمریکا را در باتلاق عراق در هم پیچد، جنبش حماس که شاید ساز و برگ و تجهیزات آن در سطح یک تیپ ارتش کارآزموده عراق قرار ندارد به همه آموخت که پیروزی تنها در سایه ایمان به خداوند یکتا، وحدت، همدلی و البته استفاده از حداکثر توانایی‌های خودی و تکیه بر قابلیت‌های نهفته میسر خواهد بود. انشاءالله که این تهاجم وحشیانه عبرتی برای سایر حکومت‌های زورمدار از جمله تهدید بزرگ ایران یعنی آمریکا باشد که جرأت دست یازیدن به خاک مقدس کشور ایران را به خود راه ندهد.
انشاءالله

دکتر مجتبی اصلانی
دی‌ماه 1387

منبع : سایت پدافند غیر عامل