درس‌های روسیه از جنگ گرجستان


آثار آن بر برنامه‌های اصلاحات نظامی

برنامه اصلاحات نظامی روسیه نتیجه جنگ گرجستان است. با این وجود، درس‌های آموخته شده ممکن است تنها منجر به تغییراتی ناچیز در کل برنامه‌های اصلاحات نظامی گردد. رویکرد مزبور به خودی خود رویکرد مختلط است. برخی از ژنرال‌های روسی معتقدند که جنگ فرصتی برای ارزیابی ناکارآمدی‌ها و کمبودهای نیروهای نظامی روسیه پدید آورد؛ از تجهیزات گرفته تا فرماندهی و کنترل تاکتیکی در این مقوله جای می‌گیرد؛ اما این در حالی است که سایرین پیروزی سریع نیروی نظامی متعارف بر ارتش آموزش‌دیده آمریکا و ناتو را مطرح نموده‌اند. این مسائل می‌بایست توسط طراحان نظامی غربی به دقت مورد بررسی قرار بگیرد تا محاسبه‌های لازم در خصوص چگونگی کمک به بازسازی نیروهای مسلح گرجستان در سال‌های آتی انجام پذیرد.

 


 
 
سابقه
 
سرتیپ دوم ولادیمیر شمنف، فرمانده کل بخش خدمات و آموزش نظامی نیروهای مسلح روسیه، به تازگی اعلام کرده است که نیروی نظامی روسیه در حال توسعه برنامه‌های آموزش نظامی جدید است که طی آن از تجارب به دست آمده در مناقشه‌های اخیر از جمله جنگ گرجستان در اوت 2008 استفاده شده است. شمنف تصریح کرد: برنامه‌های آموزشی برای نیروهای عادی و ویژه با در نظر گرفتن ویژگی‌های عملیات انجام شده برای دفع تجاوز گرجستان علیه اوستیای جنوبی و همچنین با در نظر داشتن تجربیات به دست آمده در چچن، در حال ارزیابی مجدد است. ما تجربیات ارتش شوروی در افغانستان، عملیات آمریکا در عراق و سایر درگیری‌های مسلحانه را نیز در نظر داریم.
 
جنگ پنج روزه مشکلات جدی تجهیزات ارتش روسیه را آشکار ساخت. یگان‌های روسیه، برخلاف نیروهای مسلح گرجستان در آن زمان، سیستم‌های ارتباطاتی، تجسسی و هدف‌گیری مناسبی در اختیار نداشتند. گفته می‌شود یکی از فرماندهان روس به منظور تماس با یکی از یگان‌ها مجبور شد در زمان انجام عملیات از یک خبرنگار درخواست کند تلفن همراه ماهواره‌ای خود را در اختیار وی قرار دهد. شمنف همچنین تصریح کرد، وزارت دفاع روسیه در حال جمع‌آوری فهرستی از سلاح‌های تاکتیکی و سخت‌افزار نظامی جدید براساس تحلیل ناکارآیی‌های آن (در خلال جنگ پنج روزه در قفقاز جنوبی) است. افسران روسی که در این درگیری شرکت داشتند، طی دیداری با مدودف به وی اعلام داشتند که ارتش گرجستان را از لحاظ تجهیزات برتر از خود یافته‌اند؛ مدودف چنین نتیجه‌گیری نمود که برای رفع این نقطع ضعف، برنامه تجهیز تسلیحاتی روسیه یک نیاز اضطراری است.
 
طی عملیات‌های نظامی در اوستیای جنوبی، پنج گروه تاکتیکی هنگی (یعنی هنگ‌های تقویت شده موتوریزه تفنگدار) از لشکرهای نوزدهم (اوستیای شمالی) و چهل و دوم (چچن) در صحنه عملیات حضور داشتند. به نظر می‌رسد فرماندهی و کنترل این گروه‌بندی‌ها توسط ستادهای لشکری یا حتی توسط ستاد سپاه پنجاه و هشتم انجام نشده بود، بلکه به صورت مستقیم توسط ستادهای برنامه‌ریزی بخش نظامی قفقاز شمالی و از طریق یک گروه ویژه صورت گرفته بود. این ساختارِ مثلثی تیپ فرماندهی عملیاتی بخش نظامی که اکنون (توسط سردیوکف وزیر دفاع) به عنوان بخش کلیدی اصلاحات نظامی روسیه معرفی شده است اقدامی صوری در خصوص این طرح به نظر می‌رسد.
 
در واقع، بلندپروازانه‌ترین عنصر برنامه اصلاحات نظامی سردیوکف تا سال 2020 طرح تحول ساختار ارتش روسیه به ویژه القای وضعیت بسیج آن می‌باشد. به عبارت دیگر، ارتش روسیه به شکل آماده‌باش دائم درخواهد آمد و در آن کارکنان قراردادی بیشتر و ساختار جدیدی به چشم خواهد خورد. این امر حرکتی است از ساختار سنتیِ لشکری ـ هنگی نیروهای زمینی روسیه به سمت ساختار مبتنی بر تیپ. سردیوکف گفته است که: «امروز ما دارای یک سیستم چهاروجهی فرماندهی و کنترل هستیم: بخش نظامی، سپاه، لشکر و هنگ. این سیستم در حال تغییر به وضعیتی سه وجهی است: بخش نظامی، فرماندهی عملیاتی و تیپ. این به آن معنی است که وجه لشکری ـ هنگی حذف شده و در این میان تیپ جایگزین می‌گردد. چنین اصلاحات با هدف افزایش کارایی نیروی فرماندهی و کنترل انجام می‌پذیرد، در حالی که واحدهای کادر منحل شده و تنها واحدهای آماده به رزم دائم در ارتش روسیه وجود خواهند داشت.
 
 
آثار
 
جنگ گرجستان، احساس نیاز روسیه برای دسترسی به سیستم ناوبری ماهواره‌ای گلوناس را آشکار ساخت چرا که واحدهای روسی سیستم تجسس و شناسایی ضعیفی در بخش ماهواره و وسایل نقلیه بدون سرنشین دارند و این امر موجب شده تا دید محدودی از صحنه نبرد داشته باشند؛ مواردی از هدف‌گیری غیردقیق توسط توپخانه و سیستم‌های کاتیوشا نیز دیده شده است.
 
به دنبال این مسأله، مدودف دستور داد که اوضاع به سرعت مورد ارزیابی قرار گرفته و هزینه‌های مربوط به بخش نظامی با آنچه که در عمل برای حل این مشکلات لازم است، مورد مطابقت قرار بگیرد. تنها برای برنامه گلوناس، بودجه مربوطه تا 67 میلیون روبل افزایش خواهد یافت. اولویت‌بندی‌های مزبور، مشکلات جدی تأمین مالی اصلاحات نظامی را آشکار می‌سازد.
 
میخائیل بابیچ معاون کمیته امور دفاعی در مصاحبه با ایزوستیا گفت: ما هنوز درباره افزایش تأمین مالی حرفی نمی‌زنیم بلکه تنها درباره بهینه‌سازی منابع مالی در چارچوب آنچه در گذشته اختصاص داده شده بود، بحث کردیم. ما باید اولویت‌بندی ها را مشخص کرده و آن چه را که سپاه لازم دارد، از قبیل تجهیزات تجسسی، مخابراتی و هدف‌گیری را خریداری کنیم. با توجه به این که از ابتدای سال جاری تولیدات نظامی 40 درصد افزایش قیمت داشته‌اند، ما به هزینه‌های بیشتری نیازمندیم. البته با توجه به بحران اقتصاد جهانی از یک طرف و این که در حال حاضر روسیه با بدترین بحران مالی از سال 1998 تاکنون روبروست، برنامه‌های نظامی بلندپروازانه باید تغییر پیدا کنند.
 
در حالی که طراحان نظامی روسیه درباره محتوای طرح‌های جاری برای انجام اصلاحات در نیروهای نظامی با یکدیگر کلنجار می‌روند، مسکو دریافته که با تکیه بر نیروهای فعلی حاضر در منطقه نظامی قفقاز شمالی، این کشور می‌تواند بر نیروهای نظامی مجهز و پیشرفته گرجستان غلبه کرده و اهداف نظامی خود را تأمین کند. با وجود این، تضمین همیشگی این امر مستلزم تجدید قوای ارتش روسیه و نیز انجام تغییرات ساختاری و اولویت دادن به نیروهای هوایی می‌باشد تا توان تحرک و واکنش سریع نیروها در هر بحران نظامی برای آینده امکان‌پذیر شود.
 
ژنرال ولادیمیر بولدیرف فرمانده نیروی زمینی ارتش روسیه به صراحت اظهار داشته است که ارتش روسیه با یک ارتش آموزش‌دیده آمریکایی و تاکتیک‌های آن مواجه و بر آن پیروز شد. وی افزود: این اولین بار بودکه ما با یک سری عملیات نظامی با ویژگی‌های سازمانی و ساختار نیرویی مشخص مواجه شدیم که براساس استانداردهای ناتو آموزش دیده بودند. تاکتیک‌های آنها با دیدگاه ارتش آمریکا درباره جنگ منطبق بود. یکی از ویژگی‌های بارز این تاکتیک‌ها عبارت بود از تحمیل بیشترین خسارت بر دشمن، (تا حد امکان) بدون برقراری تماس جنگی با آن. بنابراین از نظر بولدیرف، کمک‌های آمریکا و ناتو به نیروهای مسلح گرجستان بر ایجاد واحدهای مرکب متمرکز بود که با استفاده از اصول و استانداردهای ناتو از نظر تجهیزات تجسسی و فرماندهی در وضعیت متوازنی با روسیه قرار داشتند و هنگامی که نیروهای روسی با سربازان گرجستان روبرو شدند، آنها را ارتشی مجهز به سلاح‌های غربی و نیز روسی و تجهیزات مدرن ساخت بلغارستان، چک، اسرائیل، اوکراین و کشورهای دیگر یافتند. بولدیرف معتقد است که روحیه سربازان روسی عامل مهمی در غلبه بر مقاومت نیروهای گرجی بود.
 
پیروزی نظامی روسیه در جنگ با گرجستان، ضعف‌های اساسی ارتش روسیه را آشکار ساخت که مسکو برای رفع آنها در چارچوب برنامه‌های کنونی اصلاحات نظامی خود تلاش می‌کند. این جنگ همچنین شکاف‌های عمیقی را در ارتش گرجستان که براساس استانداردهای غربی آموزش دیده بود، آشکار ساخت. روس‌ها از این شکاف‌ها به راحتی استفاده کردند.
 
با توجه به پایگاه‌های نظامی روسیه در آبخازیا و اوستیای جنوبی و براساس اطلاعات نظامی روسیه، این کشور اولویت زیادی برای این منطقه قائل است و این امر نشان می‌دهد که روسیه سعی می‌کند با افزایش فشارهای خود نفوذش را در قفقاز جنوبی افزایش دهد. ولی در درازمدت، با بازسازی نیروهای مسلح گرجستان، روسیه در نظر دارد با تقویت توان و آمادگی نیروهای خود و جذب نیروهای چندمنظوره و افزایش توان استفاده از نیروهای واکنش سریع و تجهیزات هدایت شونده، برتری منطقه‌ای و تأمین منافع خود را تضمین کند. در عین حال، گرجستان همچنان در صدر دستور کار اطلاعاتی روسیه باقی خواهد ماند.

برگرفته از ماهنامه اطلاعات راهبردی، شماره 67، صفحات 45-43.

مترجم: دکترحیدرعلی بلوجی ـ امیرمسعود اجتهادی